سیاه شدن مغز گردو یکی از مهمترین عوامل کاهش کیفیت و بازارپسندی این محصول باارزش است. این پدیده میتواند در اثر مجموعهای از عوامل ژنتیکی، تغذیهای، محیطی و مدیریتی رخ دهد. در این مقاله با مهمترین دلایل تیرگی مغز گردو و روشهای علمی پیشگیری و کنترل آن آشنا میشوید.

عوامل مؤثر بر سیاه شدن مغز گردو:
۱٫ عوامل ژنتیکی و نوع رقم
یکی از عوامل اصلی در تیرگی مغز گردو، ویژگیهای ژنتیکی و نوع رقم مورد استفاده است. ارقام زودرس معمولاً همزمان با دمای بالای اواسط تابستان وارد مرحله پر شدن مغز میشوند، و این شرایط میتواند باعث تیرگی و کاهش کیفیت مغز گردد. به همین دلیل، استفاده از ارقام دیررس و سازگار با اقلیم منطقه، یکی از راهکارهای مؤثر برای کاهش سیاه شدن مغز گردو به شمار میرود.
۲٫ عوامل محیطی
دمای هوا یکی از مهمترین عوامل محیطی تأثیرگذار بر کیفیت مغز گردو است. در مناطقی که در طول تابستان دمای هوا به بیش از ۳۸ درجه سانتیگراد میرسد، خطر سیاه شدن و سوختگی مغز گردو بهویژه در مرحله سفت شدن مغز افزایش مییابد.
برای تولید گردوهایی با مغز روشن، پر و دارای چربی مناسب، لازم است که دمای هوا در حدود ۲۷ تا ۳۳ درجه سانتیگراد در چند هفته منتهی به برداشت حفظ شود. شرایط اقلیمی مطلوب در این بازه دمایی نقش مؤثری در حفظ رنگ و کیفیت مغز گردو دارد.
۳٫ عوامل تغذیهای و کمبود عناصر
برای داشتن مغز گردوی با کیفیت، تأمین برخی عناصر غذایی ضروری است. این عناصر نقش مهمی در پرشدگی، رنگ و ظاهر مغز گردو دارند:
- سولفات منیزیم و گوگرد در سفید نگه داشتن مغز و بهبود ظاهر آن نقش دارند.
- کودهای سولفات روی و سولفات آهن به بهبود رنگ و کیفیت مغز گردو کمک میکنند.
- پتاسیم، روی، آهن و منگنز باعث پر شدن بهتر مغز گردو و جلوگیری از پوکی آن میشوند.
درخت گردو گیاهی پرنیاز، نورپسند، گرمادوست و مقاوم به خشکی است که در خاکهای عمیق و با زهکش مناسب، بهترین عملکرد را دارد. اجرای برنامه تغذیهای اصولی، بهویژه بر اساس آزمون خاک و آنالیز برگ، برای حفظ سلامت درخت و تولید محصول باکیفیت ضروری است.
تأثیر کود دامی نپوسیده بر سیاه شدن مغز گردو
استفاده از کود دامی نپوسیده باعث آزاد شدن آمونیاک در خاک میشود که منجر به تبخیر نیتروژن و کاهش جذب آن توسط درخت گردو میگردد. این کاهش نیتروژن، رشد مغز گردو را مختل کرده و با تغییر ترکیبات داخلی، باعث سیاه شدن مغز میشود. برای جلوگیری از این مشکل، بهتر است از کود دامی پوسیده استفاده کرده و تغذیه درخت را با دقت مدیریت کرد تا کیفیت محصول حفظ شود.
مصرف کودها باید در زمان مناسب و با مقدار متعادل انجام شود تا کیفیت مغز گردو حفظ شود. نوع کود و زمانبندی دقیق آن بسته به شرایط باغ و خاک متفاوت است و توصیه میشود باغداران برای دریافت برنامه تغذیهای اصولی و شخصیسازی شده، از بخش توصیه کودی سامانه مزرعه استفاده کنند. این سامانه با تحلیل خاک و وضعیت درخت، بهترین نوع کود، مقدار و زمان مناسب را به شما معرفی میکند.

۴٫ برداشت و فرآوری پس از برداشت گردو
اگر گردو در زمان مناسب چیده نشود یا عملیات خشککردن با تأخیر و به روش غیراصولی انجام گیرد، احتمال تیرگی مغز و کاهش کیفیت آن بهطور چشمگیری افزایش مییابد.
زمان مناسب برداشت زمانی است که پوست سبز گردو به رنگ قهوهای مایل به خاکی درمیآید و بهراحتی از پوسته جدا میشود. این بازه معمولاً از اواخر تابستان تا اوایل پاییز است. برداشت در این زمان از سیاه شدن مغز جلوگیری کرده و کیفیت نهایی محصول را حفظ میکند.
برای تسهیل فرآیند برداشت و اطمینان از رسیدن بهموقع، میتوان از محلول اتفون (Ethephon) با غلظت ۱۰۰۰ تا ۳۰۰۰ پیپیام برای هر درخت استفاده کرد. اتفون با تسریع در رسیدن پوست سبز و آسانتر شدن جدا شدن آن، امکان برداشت در زمان بهینه و پیشگیری از کاهش کیفیت مغز گردو را فراهم میسازد.
روش برداشت:
- روش مکانیزه: استفاده از ماشینهای پوستگیر و دستگاههای تکاندهنده (شیکر) باعث کاهش خسارت به درخت، صرفهجویی در زمان و افزایش سلامت محصول میشود.
- روش سنتی: ضربه زدن با چوب به شاخهها، علاوه بر وقتگیر بودن، ممکن است به شاخهها آسیب زده و باردهی سالهای بعد را کاهش دهد.
روشهای خشککردن گردو:
پس از برداشت و پوستگیری، گردوها باید خشک شوند تا از فساد، کپکزدگی و سیاه شدن مغز جلوگیری شود.
- خشک کردن سنتی:
در این روش، گردوها در سایه یا زیر نور ملایم آفتاب پهن میشوند. اگرچه این روش کمهزینه است، اما در مناطق گرم و با آفتاب تند، ممکن است باعث سوختگی و تیره شدن مغز گردو شود. همچنین در صورت نبود جریان مناسب هوا، احتمال کپکزدگی وجود دارد.
- خشککن صنعتی:
دستگاههای خشککن، گردو را در مدت ۲۴ تا ۴۸ ساعت با دمای کنترلشده (زیر ۴۳ درجه سانتیگراد) خشک میکنند. این روش سریعتر، بهداشتیتر و ایمنتر است و از تغییر رنگ مغز جلوگیری میکند.
۵٫ آبیاری و نقش آن در کیفیت مغز گردو
آبیاری مناسب نقش کلیدی در کیفیت، درشتی و سلامت مغز گردو دارد. درخت گردو برای عملکرد مطلوب، در فصل رشد (خرداد تا شهریور) به حدود ۱۰٬۰۰۰ تا ۱۲٬۰۰۰ متر مکعب آب در هر هکتار نیاز دارد. کمآبی، بهویژه در مراحل حساس رشد و ۵ تا ۶ هفته پس از گلدهی، موجب کوچکماندن میوه، پر نشدن کامل مغز و بروز بافت چروکدار و کمکیفیت میشود. از سوی دیگر، آبیاری بیشازحد نیز با تحریک رشد غیرضروری سرشاخهها و تأخیر در بلوغ، حساسیت درخت را نسبت به سرمازدگی زمستانه افزایش میدهد. بنابراین، مدیریت دقیق آبیاری در طول فصل رشد برای حفظ کیفیت مغز گردو ضروری است.
ماه | پیامدهای کمبود آب |
خرداد | کوچکشدن میوه، کاهش رشد شاخوبرگ، تأخیر در رشد کلی درخت |
تیر | کاهش تشکیل جوانههای میوه، ضعف در رشد، کاهش مغزبندی |
مرداد | چروکیدگی مغز، نارس ماندن شاخهها، تغییر رنگ پوسته مغز، حساسیت به یخبندان |
شهریور | کاهش تجمع مواد خشک، افت وزن، پژمردگی مغز بعد از خشککردن، خزان زودرس |
اهمیت رطوبت در مختلف مراحل رشد:
درخت گردو بهویژه در اواخر بهار تا پایان تابستان به رطوبت حساس است. رطوبت کافی در این دوره به:
- پر شدن مغز گردو
- افزایش وزن نهایی
- جلوگیری از چروکیدگی و تیرگی مغز
- تشکیل جوانههای بارده برای سال بعد
۶٫ آفات و بیماریهای مؤثر بر سیاه شدن مغز گردو
بیماری بلایت باکتریایی گردو
بلایت باکتریایی گردو یکی از بیماریهای خطرناک درخت گردو است که توسط باکتری زانتوموناس ایجاد میشود. این بیماری در جوانهها، میوههای آلوده و شانکرهای باقیمانده روی درخت زمستانگذرانی کرده و با باران، حشرات و فعالیت انسانی در بهار گسترش مییابد. آلودگی معمولاً در دمای ۱۲ تا ۱۴ درجه و همراه با رطوبت اتفاق میافتد و بیشتر به برگها، گلها و میوههای در حال رشد آسیب میزند. برگهای آلوده، منشأ آلودگیهای بعدی هستند. علائم بیماری پس از یک دوره کمون ۱۰ تا ۲۰ روزه بروز میکند. لکههای قهوهای یا سیاه روی برگها، سیاهشدگی سرشاخهها و میوهها از نشانههای آن هستند. این وضعیت میتواند به کاهش چشمگیر محصول منجر شود.
روشهای کنترل بیماری بلایت باکتریایی گردو
کنترل زراعی:
- استفاده از نهالهای سالم و عاری از آلودگی.
- انتخاب ارقام دیرگل مانند فرانکوت و هارتلی که در زمان اوج بیماری گل نمیدهند.
- هرس شاخههای آلوده و جمعآوری بقایای گیاهی آلوده برای حذف منابع آلودگی.
- رعایت فاصله مناسب کاشت برای افزایش تهویه درختان.
- پرهیز از آبیاری بارانی در زمان گلدهی، استفاده از آبیاری قطرهای یا نشتی.
- تغذیه متعادل و مناسب برای افزایش مقاومت درختان.
کنترل شیمیایی:
- کاربرد سموم مسی مانند مخلوط بوردو یا اکسیکلرور مس.
- انجام سمپاشی در دو مرحله: ابتدای دوره رویشی و پایان آن.
- تکرار سمپاشی هر ۷ تا ۱۴ روز، به خصوص از اواسط اردیبهشت تا اواسط خرداد، همزمان با باز شدن گلهای ماده.
نکات تکمیلی:
اجتناب از خیس شدن تاج درخت هنگام آبیاری یا بارندگی.
مبارزه با علفهای هرز که ممکن است به عنوان میزبان بیماری عمل کنند.
جمعآوری برگها، میوهها و شاخههای آلوده برای کاهش منبع بیماری.

کرم سیب Cydia pomonella
کرم سیب آفتی است که لاروهای آن به میوههای دانهدار، بهویژه گردو حمله میکنند و میتوانند تا ۳۰٪ محصول را از بین ببرند. پروانه این آفت در دو زمان ظاهر میشود: اواخر اردیبهشت و اواخر خرداد. لاروهای نسل اول از گلگاه وارد میوههای در حال رشد شده و باعث ریزش آنها میشوند. لاروهای نسل دوم، که در مرداد ظاهر میشوند، از انتهای دم میوه وارد شده و با تغذیه از مغز، محصول را کاملاً غیرقابل استفاده میکنند. این خسارت در ارقام زودرس شدیدتر است. پس از سخت شدن پوست میوه، لاروها از محل تماس دو میوه یا از انتهای دم، به داخل میوه نفوذ میکنند و به رشد خود ادامه میدهند.
روشهای کنترل کرم سیب
کنترل مکانیکی:
- از بین بردن پناهگاه زمستانه آفت با حذف پوستههای شل و شکسته روی تنه درختان.
- بستن نوارهای مقوایی چیندار یا گونی به دور تنه درخت؛ لاروها برای زمستانگذرانی به داخل سوراخهای مقوا میروند. این نوارها در اواخر زمستان باز شده و لاروها منهدم میشوند.
استفاده از دشمنان طبیعی:
- پرندگانی مانند دارکوب
- سنها و زنبورهای براکون که به طور طبیعی جمعیت آفت را کنترل میکنند.
استفاده از تله فرمونی:
تلههای فرمونی حاوی مواد شیمیایی جلبکننده حشرات نر هستند. در هر باغ میوه به ازای هر ۱۰ درخت یک تله نصب میشود تا جمعیت آفت پایش گردد.
کنترل شیمیایی:
- سمپاشی باید همزمان با خروج لاروهای سن یک از پوسته تخم و قبل از ورود آنها به داخل میوه انجام شود.
- برای تعیین زمان دقیق سمپاشی از تلههای نوری، فرمونی و طعمهای استفاده میشود.
- در نواحی سردسیر که حشره دو نسل در سال دارد، دو بار و در نواحی دشت و معتدل که سه نسل در سال وجود دارد، سه بار سمپاشی لازم است.
